و پَــری خواهم ساخت
و پَــری خواهم ساخت

و پَــری خواهم ساخت

ح

اشتباه جی پی اسی ما

بعد از دیدن بوداپست فقط یک شب دیگه فرصت داشتیم تا به مینسک برسیم. صبح علی الطلوع حرکت کردیم. تو یه استراحتگاه زیبای بین راهی تو اسلواکی ناهار خوردیم و  ادامه ی راه رو رفتیم. شب رو تو لوبلین لهستان خوابیدیم. چقدر این لهستانی ها مهربان هستن. هر بار که ما باهاشون برخورد داشتیم خیلی رفتار شیرین و به یاد ماندنی و محترمانه ای داشتن. صبح بعد از یه صبحانه ی ساده و پیچیدن ساندویچ ها توسط  خانمای همسفر برای رفع ضعف  به ادامه ی آدرس جی پی اس برای حرکت به طرف مینسک اعتماد کردیم. آهسنه آهسته وارد یه جنگل شدیم که جاده ی روستایی مانندی داشت. حدس زدیم که داریم وارد منطقه ی مرزی بلاروس مهربان میشیم اما نیم ساعت جلو تر متوجه شدیم وارد شمال غربی اوکراین شدیم. به یه ایست بازرسی رسیدیم. دوتا افسر با احترام جلو اومدن و ازمون درباره ی علت عبورمون از این منطقه سوال کردن که ماهم گفتیم آدرس مینسکو زدیم. اونام راهنمایی کردن که کلا وارد یه منطقه ی نظامی شدین. یه آدرس بهمون دادن که بااون دور زدیم و بهش که رسیدیم دیدیم اینم منطقه ی نظامیه ولی اجازه ی عبور میدن. از اون طرفم وقتی وارد بلاروس شدیم اونجام منطقه ی نظامی بود. اشتباه ما این جا بود که باید آدرس برست رو به جی پی اسا می دادیم بعد مینسک. ولی تونستیم چندساعت گشت کوچیکی تو جنگلای اوکراین بزنیم.

بوداپست

دیدن شهر زیبای بوداپست و آثارتاریخی و پل زیباش تا همیشه تو خاطره های مسافرینش می مونه. با این که هوا کمی سرد بود اما دیدنی ها که با سرما و گرما جذابیتشونو از دست نمی دن. چه آدم های مهربونی بودن. یه کم پیاده روی اونجا زیاد بود.اما احتمال داره همون هم دیگه برامون تکرار نشه. 

عیدتون مثل همیشه مبارک

بهارتون و عیدتون مبارک.

امسال هم خواهرم یه سفره ی هفت سین  خیلی زیبا و همه ش هم با حوصله و کمک  هم مرتب کردن.