و پَــری خواهم ساخت
و پَــری خواهم ساخت

و پَــری خواهم ساخت

ح

و سفر ...

انسان در سفرها متولد میشه. تا وقتی تو خونه س مثل اینکه تو مرحله ی جنینیه و از اطرافش بی اطلاع اما وقتی پا تو سفر میذاره تازه جوونه های روحش میزنن بیرون و  روح رشد میکنه. 

از وقتی که برا اولین بار به طور اتفاقی وبلاگ بیا تا برویم خانم منفرد برام بازشد و طعم لذیذ مسافرت و نوشتن لحظاتش برام چند برابر شد...

بالاخره راه افتادیم. شب قبل از حرکت در مینسک حدودا پنج سانتیمتر برف اومد. به سمت ویلنیوس که راه افتادیم، حجم برف بیشتر بود.


اومد!

بالاخره به لطف خدا ویزای شینگنمونم اومد. هزینه ش هم برا هر سه تامون شد حدودا پنجاه هزار تومان. چون به عنوان و زیر مجموعه ی سفارت کشورمون گرفتیم هزینه هاش صفر بود و فقط پول بیمه ش رو دادیم. خداییش خیلی برامون خوشایند و جالب و فراموش نشدنی شد. حالام برای راه افتادنش، باید اول بریم تا ویلنیوس لیتوانی که حدودا دویست کیلومتری با ما فاصله داره.امروز هم پاساژ استالیتسا که چهار طبقه زیر زمین درستش کردن،، برا روز زن جشن دارن. میخوایم بریم انشالله.

شینگن

امروز صبح اول وقت رفتیم سفارت لیتوانی برا ویزای شینگن. خیلی بااحترام کارهامونو  راه انداختن. قرار شد ده روز دیگه صادر بشه انشالله.