ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
اولین باری که تابلو lodz روخوندیم مطلقا فک نمیکردیم که ممکنه این لودز نباشه و ووچ باشه! رفتیم داخل شهر. خیلی زیبا بود. بین راه تا وروتسواف wroclaw چند بار توقف کردیم. همه ی این مناظر برای ما خیلی تازگی داشت و با اعماق روحمون لذت می بردیم. قرارمون رانندگی تا پراگ بود. تو پراگ با booking یه آپارتمان و سه خواب رو کرایه کردیم. یکی از دوستامون تو پراگ رو از اومدنمون مطلع کردیم. اونام خیلی خوشحال و قبراق گفتن که ما ادامه ی سفر رو باهاتونیم. به پراگ که رسیدیم، شب تو یه هاستل کره ای موندیم و صبح اول وقت، دوست مهربونمون اومد. بنده ی خدا خودش و خانمش حسابی زحمت افتاده بودن و برامون ناهار آماده کرده بودن. بعد از ناهار و چایی، بلافاصله راه افتادیم و ایشون راهنمای ما شدن. با راهنمایی ایشون، نزدیک پل چارلز یه جای پارک خت و خلوت برا ماشینامون پیداکردیم و راه افتادیم تو محدوده ی پر توریست قلعه ی پراگ و پل چارلز. یه عالمه مغازه با انواع تتگه و متگه (خورده ریزای تزیینی). و چقد فروشنده ها خوش رو و خوش اخلاقن.مام هی خرچ خرچ، تندتند باهاشون عکس مینداختیم.برا شب یه هاستل گرفتیم. تعدادمون زیاد بود ونمیشد خونه ی دوست نازنینمون بمونیم و برا همسایه ها مزاحمت درست کنیم.براروز بعد، قرار ملاقاتمون تو ورودی شهر و یک فروشگاه outlet بود که محوطه ش دایره ای شکل بود و انصافا زیبا ولی قیمتاش فرقی با کرمونشاه ما نداشت. تو یه کافه، یه تیکه شیرینی خوردیم که مزه ی اون تو حافظه مون مونده.