و پَــری خواهم ساخت
و پَــری خواهم ساخت

و پَــری خواهم ساخت

ح

تــو بــرو

تــو بــرو


مــن هم برای این کــه راحــت تر بروی


می‌گویــم: برو “خیــالی نیســت “


امـّـا…


کیســت که ندانــد…


بی تو


تنهـــا چیــزی کـــه هســت


“خیــال توســت”…

سلام

سلام به خانواده ی قدرتمندم!

سخنرانی های دکتر میثاق

سخنرانی های دکتر میثاق رو از اینجا دانلود کنید.

یاد دوست


یاد دوستای سمنان به خیر...جشنواره امام رضا کبوتر حرم هفتم...


 سجاد خالقی، مجتبی فدایی،ابراهیم پیره....


تهرانی امینی روحی..

بغض

بغض هایت را برای خودت نگه دار


 گاهی


سبک نشوی سنگین تری....

اگه تو شغلت

اگه تو شغلت از اطلاعات شغلی خودت کاملا آگاه نباشی، فرصتهای بزرگی رو از دست میدی!!!

درخت جـادویی

مسافری خسته که از راهی دور می آمد ، به درختی رسید و تصمیم گرفت که در سایه آن قدری
 

اسـتراحت کند غافـل از این که آن درخت جـادویی بود ، درختی که می توانست آن چه که بر دلش

 می گذرد برآورده سازد...!
وقتی مسافر روی زمین سخت نشست با خودش فکر کرد که چه خوب می شد 
اگـر تخت خواب نـرمی
 در آن جا بود و او می تـوانست قـدری روی آن بیارامد. فـوراً تختی که آرزویـش را کرده بود در کنـارش پدیـدار شـد !!!

مسافر با خود گفت : چقدر گـرسـنه هستم. کاش غذای لذیـذی داشتم...

ناگهان میـزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذیـر در برابرش آشـکار شد.
 پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشید...

بعـد از سیر شدن ، کمی سـرش گیج رفت و پلـک هایش به خاطـر خستگی و غذایی 
که خورده بود سنگین شدند.  خودش را روی آن تخت رهـا کرد و در حالـی که به اتفـاق های شـگفت انگیـز

 آن روز عجیب فکـر می کرد با خودش گفت : 

قدری میخوابم. ولی اگر یک ببر گرسنه از این جا بگـذرد چه؟

و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را درید..

هر یک از ما در درون خود درختی جادویی داریم که منتظر سفارش هایی از جانب ماست.

ولی باید حواسـمان باشد ،  چون این درخت افکار منفی ، ترس ها ، و نگرانی


ها را نیز تحقق می بخشد.
بنابر این مراقب آن چه که به آن می اندیشید باشید...

بازی سودوکو

بازی سودوکو

51284
739
57
291
43
528
81
726
94637