و پَــری خواهم ساخت
و پَــری خواهم ساخت

و پَــری خواهم ساخت

ح

برف

مینسک معمولا دماش منهای دو تا هیجده س اما سرماش سوز نداره و آزاردهنده نیست.ما سه تایی تو دمای منهای پونزه تو بازار بودیم. شنیدم اینجا ایرانی دانشجو زیاده و شنیدم ایضا که خیلی از مجردا دوماد شدن اینجا. یکی از ویژگیهای مینسک تجمیع فروشگاها تو یه ساختمونه. معمولا ورودی فروشگاها چندتا کمد گذاشتن تا کاپشن و وسایل همراتو بذاری توش امانت.ما معمولا یه روز در میون میریم فروشگاه. مثلا یه بار حدود ساعت سه رفتیم و تقریبا ده شب برگشتیم و خریدمون شد سه تا فنجون کاپوچینو که همونجا به فنا فرستادیمش. قیمتشم شد نه هزار تومن.فرقشو با قیمت شهرمون نمیدونم راستش. دوست دارم از مردم خونگرم و مهربون و باشخصیت اینجام بگم. خدا میدونه تو صورت بعضیاشون یه معصومیتی هس که قلب آدم میگه مطمئن باش این آدم مثل گلبرگ گله. خیلی مردم فرهیخته و قانونمندین. اینجا یقین پیدا کردم که انسانیت یه چیز دیگه س. خدایی خیلی طرز فکرم تغیر کرده و نظرم نسبت به خلق الله عوض شده. فعلا سر عکس گذاشتن با گوشیم دعوا دارم. سر درست شدنش، یه عالمه عکسای جالب براتون میذارم. انشالله.

نظرات 1 + ارسال نظر
زهره سادات جمعه 25 دی‌ماه سال 1394 ساعت 03:41 ق.ظ http://PARDISMOUOD.BLOGFA.COM

سلام
مینسک! به به، چه خوب!
ممنون که تجربه هاتون رو می نویسید.

منظر می مونم تا کم کم که جا افتادین از خوراکی ها و رسم و رسوم و ... هم برامون بنویسین

سلام.ممنون.حتما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد